امام ِ زمان
بي تو چگونه مي شود از آسمان نوشت
از انعکاس ِ ساده ي رنگين کمان نوشت ؟
.
اين يک حقيقت است – بي تو – بهار ِِ من !
بايد چهار فصل سال را خزان نوشت
.
در اين جهان ِ پر درد و سرد – خداي ِ من
دستان ِ سبزپوش ِ تو را سايبان نوشت
.
دنبال ِ رد ِ پاي تو گشتم ، نيافتم ...
گويي خدا نشان ِ تو را بي نشان نوشت
.
مي خواستم تو را بنويسم ولي نشد
با من بگو چگونه تو را مي توان نوشت ؟
.
جنگل هميشه نام ِ تو را سبز خواند و بس
دريا تو را براي خودش بي کران نوشت
.
ديدم تمام ثانيه ها با تو مي وزد – آري ...
بايد تو را هميشه « امام ِ زمان » نوشت
******اللهم صل علي محمدوآل محمدوعجل فرجهم*****